آنتونیو رودولفو اوکزاکا کوئین (Antonio Rodolfo Quinn Oaxaca) که در بین عموم به اختصار « آنتونی کوئین » شناخته می شود بازیگر، نویسنده و نقاش مکزیکی و آمریکایی تبار در بوستون، ماساچوست، ایالات متحده متولد شد. او یکی از بازیگران نامدار هالیوود بود. کوئین در منطقه فقیرنشین چیاهوای مکزیک از پدری ایرلندی-مکزیکی و مادری مکزیکی-سرخ پوست به دنیا آمد.
در یکی از مناطق نزدیک لس آنجلس بزرگ شد و مدرسه را زودتر از وقت موعود ترک کرد. در ۱۰ سالگی پدرش را از دست داد. قبل از اینکه هنرپیشه شود، بوکسر و نقاش بود و به کارهای گوناگون از جمله کارگری کشتارگاه پرداخت. علاقه اش به تحصیل او را به رشته معماری کشاند. دلش می خواست بازیگر شود اما هیچکس حاضر نبود به جوانی که هنوز انگلیسی را با لکنت حرف می زد، نقش بدهد. در ۱۹۳۶ بطور اتفاقی چند دقیقه نقش یک سرخ پوست را بازی کرد و چنان خوب بازی کرد که تحسین «کوپر» اسطوره سینمای وسترن را برانگیخت.
بعداز آن کارگردان ها به سراغ او آمدند اما فقط برای ایفای نقش سرخ پوست ها یا بزهکارها. تا این که در سال ۱۹۴۷ به همراه مارلون براندو «اتوبوسی به نام هوس» را روی پرده برد و به شهرت رسید. پنج سال بعد (۱۹۵۲) به خاطر بازی در نقش برادر زاپاتا در فیلم زنده باد زاپاتا برنده اسکار شد. جاده و ”گوژپشت نتردام” بازی های درخشان بعدی او بودند. حالا همه می دانستند که کویین از پس هر نقشی برمی آید. آنتونی کویین اسکار دومش را در سال ۱۹۵۶ برای هشت دقیقه بازی در نقش پل گوگَن در شور زندگی گرفت! دهه ۶۰ دهه کویین بود. توپ های ناوارون، لورنس عربستان و زوربای یونانی باعث شهرت او در سراسر جهان شد.
در سال ۱۹۷۵ زمانی که ۶۰ سال داشت نقش حمزه عموی پیامبر اسلام را در فیلم ”پیام” (محمد رسول الله) بازی کرد و سه سال بعد در نقش عُمَر مختار در شیر صحرا ظاهر شد. او با ۶۰ سال تجربه و بازی در ۳۱۲ فیلم، رکورد بازیگری را شکست. در جلد سرخ پوست ها، مکزیکی ها، اسکیموها، یونانی ها و حتی چینی ها رفت و نماینده جماعتی شد که در حاشیه اند و مورد تحقیر اما هرگز تسلیم نمی شوند. بسیاری از منتقدان نقش او در فیلم زوربای یونانی (۱۹۶۴) را به یاد ماندنی ترین کار او می دانند. این نقش، نقش محبوب او نیز بود. آنتونی کویین ستاره نامدار هالیوود سوم ژوئن ۲۰۰۱ از دنیا رفت.
فیلم شناسی آنتونی کوئین
استاد مرده
انتقام
باراباس
توپ های سن سباستین
جاده
راه رفتن روی ابرها
عمر مختار
عیسی ناصری ۱
عیسی ناصری ۲
گوژپشت نتردام
لورنس عربستان
انتقام آنجلو
محمد رسول الله
کاروان ها
اسب کهر را بنگر
زوربای یونانی
قرارداد مارسی
آخرین قطار گان هیل
زنده باد زاپاتا
افتخارات و جوایز آنتونی کوئین
برنده اسکار برای فیلم زنده باد زاپاتا در سال ۱۹۵۳
برنده اسکار برای فیلم شور زندگی در سال ۱۹۵۶
نامزدی گلدن گلوب برای فیلم شور زندگی در سال ۱۹۵۷
نامزدی اسکار برای فیلم بادهای وحشی در سال ۱۹۵۸
نامزدی بافتا در سال ۱۹۶۳ برای فیلم لورنس عربستان
جایزه بهترین بازیگر برای فیلم زوربای یونانی در سال ۱۹۶۴
نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر برای فیلم زوربای یونانی در سال ۱۹۶۴
نامزدی گلدن گلوب برای فیلم زوربای یونانی در سال ۱۹۶۵
نامزدی بافتا برای فیلم زوربای یونانی در سال ۱۹۶۶
نامزدی گلدن گلوب برای فیلم راز سانتا ویتوریا در سال ۱۹۷۰
برنده جایزه سیسیل ب دومیل در سال ۱۹۸۷
نامزدی جایزه امی برای حضور در مجموعه تلویزیونی اوناسیس، ثروتمندترین مرد جهان در سال ۱۹۸۸
نامزدی گلدن گلوب برای فیلم تلویزیونی گوتی در سال ۱۹۹۷
جایزه شهر هلوا در سال ۲۰۰۱
جایزه یک عمر فعالیت هنری در سال ۲۰۰۳
خاطره محمدعلی کشاورز از آنتونی کوئین
آنتونی کوئین ۲ سال بعد از اکران فیلم «عمر مختار» به ایران آمد و در کنار محمدعلی کشاورز و بهروز وثوقی در فیلمی به نام «کاروانها/Caravans» هم بازی داشت.
کشاورز درباره آن روزها میگوید: “در سال ۵۵ کارگردان فیلم «کاروانها» که محصول مشترکی از ایران، آمریکا، آلمان و فرانسه بود، کارهای سینما و تئاتر من را دیده بود و خواست در کارش بازی داشته باشم. این فیلم به زبان انگلیسی در اصفهان فیلمبرداری میشد و به همراه من، وثوقی، گرامی، کهنمویی و طباطبایی هم حضور داشتند و سایر گروه کاملا خارجی بودند.آنتونی کوئین و مایکل سارازیب از دیگر بازیگرانی بودند که در این فیلم حضور داشتند. با حضور در این فیلم تجربههای بسیار زیادی کسب کردم. کار من بیشتر با آنتونی کوئین بود، او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوق العاده بازی میکرد. موزیک را خیلی خوب میدانست و بسیار خوب میخواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود. در گفتوگوهایی که با هم میکردیم برایم جالب بود که میگفت آرزو دارم یک بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه کرد که چرا زودتر نگفتهام.
ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتوگوهای زیادی با هم میکردیم، حتی یک بار یکی از فیلمهایش در اصفهان اکران میشد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینکه میدید صدایش به فارسی دوبله شده است، برایش جالب بود و با شوخی میگفت: کی فارسی صحبت کردم که خودم خبر ندارم؟!. «کاروانها» در ایران اکران نشد اما در آمریکا و سایر کشورها نمایش گستردهای داشت، من در طول حضورم در این فیلم دیدم که چقدر اینها به کارشان مسلط هستند، حتی در صحنهای که هلی کوپتر میآمد جوری صدابرداری میکردند که فقط صدای بازیگر گرفته شود. آن زمان صدابرداری سر صحنه در ایران جا نیفتاده بود و فیلمها دوبله میشدند.
منبع: honarnama